جدول جو
جدول جو

معنی پهر بیاردن - جستجوی لغت در جدول جو

پهر بیاردن
دنبال اثر و نشانه ی چیزی رفتن، رد چیزی را تعقیب نمودن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سؤال کردن، اقرار گرفتن، خسته شدن، ورم کردن مچ دست در اثر
فرهنگ گویش مازندرانی
با فشار کسی را وادار به اقرار کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
عمل آوردن و پردازش کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
پس آوردن، بازگرداندن چیزی به جای خود
فرهنگ گویش مازندرانی
جوش آمدن و فاسد شدن ماست
فرهنگ گویش مازندرانی
بیرون آوردن چیزی از جایی
فرهنگ گویش مازندرانی
چپ و راست زدن تفنگ در هدف گیری
فرهنگ گویش مازندرانی
هم آوردن، به هم رساندن، چسباندن
فرهنگ گویش مازندرانی
هجوم آوردن، یورش بردن
فرهنگ گویش مازندرانی
هم آوردن، گرد آوردن
فرهنگ گویش مازندرانی